موضوع تمبر
انقلاب آموزشی رامسر
کنفرانس آموزشی رامسر در امرداد ماه ۱۳۴۷ خورشیدی نخستین بار در زیر نظر مستقیم محمد رضا شاه پهلوی برگزار شد. کنفرانس آموزشی رامسر برای پیشبرد اصل دوازدهم انقلاب شاه و مردم، انقلاب اداری و آموزشی است که این اصل بر پایه گسترش کمیت آموزش با تغییرات بنیادی در کیفیت آموزش اداری و آموزشی پایه ریزی شد.
دوازده اصل منشور کنفرانس آموزشی رامسر با توجه به نیازهای اقتصادی و اجتماعی کشور برنامه ریزی شد. بر اساس این منشور تامین نیروی انسانی با دانش و متخصص در رشتههای گوناگون صنعت فرهنگ و غیره میباید با بن مایههای ایرانی و ارزشهای ایرانی پرورش یابند. انقلاب آموزشی بر اساس گسترش کامل سواد و تخصص در ایران پایه گذاری و برنامه ریزی شد. در درازای انقلاب سفید شمار رشتههای تحصیلی از هفتاد و پنج رشته (۷۵) به پانسد و پنجاه و دو رشته (۵۵۲) افزایش یافت. در سال ۱۳۵۵ بیست و دو در سد کل جمعیت کشور زیر پوشش سطحهای گوناگون اموزش قرار گرفتند.[۱]
برای تند کردن آهنگ سواد و پیشه آموزی در پیشبرد سیستم آموزشی کشور رهنمودهای تازهای پایه گذاری شد:
- – آموزشهای غیر رسمی و بیرون از سیستم آموزشی چون آموزشهای کوتاه مدت و حرفهای وابسته به سازمانهای دولتی و غیر دولتی
- – واگذاری مسولیتهای اداری و اجرایی به استانها و شهرستانها و کوشش در مشارکت هر چه بیشتر آموزگاران و مردم در اداره سیستم اموزش و پرورش
- – طرح آموزش متوسطه نظری و فنی و حرفهای با شور و خلاقیت و انعطاف بیشتر برای پیشبرد پیشه وری و جذب به رشتههای فنی و حرفهای
- – استفاده از تکنولوژی آموزشی مناسب برای کشور در چاره جویی برای دشواریهای آموزشی
- – در مورد بالا بردن کیفیت اموزش نیز رکنهای زیر در برنامه ریزیها استفاده شد:
- – ایجاد امکانات بیشتر برای تحصیل در داخل کشور
- – پیوند دادن بخش آموزش عالی با همه بخشهای اقتصادی و اجتماعی با توجه به نیازهای گسترش کشور
- – بالا بردن کیفیت آموزشی و ایجاد سیستم ارزیابی آن
- – اموزش پیوسته اعضای هیئت علمی دانشگاهها و سازمانهای آموزش عالی
- – لزوم در آمیختن آموزش و پژوهش در سطح دانشگاهها
- – جهت گیری تخصصی دانشگاهها بر اساس امکانات هر دانشگاه
- – بالابردن ارزش آموزش چند جانبی و آموزش بین رشتهای و ایجاد گروههای آموزشی در دانشگاهها
- – گسترش آموزش بازماندههای (میراث) فرهنگی و علمی کشور و تکیه ویژه بر آموزش زبان فارسی
چهار اصل از اصول انقلاب شاه و مردم، یعنی اصل ششم سپاه دانش، اصل دوازدهم انقلاب اداری و آموزشی و اصل پانزدهم آموزش رایگان و اجباری در هشت سال نخستین تحصیل و اصل شانزدهم تغذیه رایگان برای کودکان خردسال در مدرسهها و تغذیه رایگان شیرخوارگان تا دو سالگی با مادران دست در دست همه جنبههای آموزش و پرورش کشور را زیر نظر دارند.
بیانات شاه در دومین کنفرانس ارزشیابی انقلاب آموزشی (در شیراز) (۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۸)
تابستان سال گذشته کنفرانس انقلاب آموزشی در رامسر برگزارشد، برای اینکه میل داشتیم سال تحصیلی را با روح جدید و تا جایی که ممکن است، با سازمانهای جدید شروع کنیم.
امسال هنوز سال تحصیلی تمام نشده، ولی چون سفر ما به شیراز همیشه توأم با رسیدگی و سرکشی و دقت در پیشرفت امور دانشگاه پهلوی بوده و بهمناسبت اینکه این دانشگاه مرکز خوبی شده و از لحاظ علمی و امکانات مناسب است، تشخیص دادهشد که کنفرانس ارزشیابی انقلاب آموزشی در حضور خود من در چنین محیطی تشکیل شود. البته باید گزارش امر را بشنویم و رسیدگی کنیم که در این چند ماه چه کارهایی انجام شده و نکات غیر مثبت را تشخیص بدهیم و نکاتی را که هنوز انجام نگرفته و یا نقاط ضعف خودمان را روشن کنیم و برای سال آینده تحصیلی از حالا برنامهریزی نماییم و تصمیم بگیریم که بلافاصله و یا در مواقعی که مدارس در تابستان تعطیل میشود، معایب را برطرف سازیم و سال جدید تحصیلی را با وضع بهتری شروع نماییم.
البته اینجا یک محیط عالی آموزشی است، یعنی محیط دانشگاهی است و بیشتر بحثهایی که خواهدشد مربوط به سطح عالی آموزشی است، ولی ناچارم خاطرنشان کنم که آموزش از خیلی پایین شروع میشود. میگویند که از دامان مادر و دبستان شروع میشود، اما در واقع قبل از آن هم شروع میشود. یک بار گفتیم که طبق آخرین تحقیقات بین سنین هفت تا ده سال، بهترین دوره فراگرفتن ریاضیات است. به علاوه دانشمندان و کارشناسان معتقدند همان موقعی که نوزاد به دنیا میآید اگر مواد غذایی لازم و کافی به بچه نرسد، چنان صدمهای به سلولهای مغزی بچه وارد میشود که هرگز جبرانپذیر نیست، ولی ما چون مملکتی داریم دارای تشکیلات منظم و باثبات، میتوانیم برای سالهای متمادی برنامهریزی کنیم و به خواست خداوند در کار خود موفق شویم.
برنامهریزی که در سطح دانشگاه میکنیم باید کامل باشد، به این معنی که فردا بچهها وسیله لازم و کافی داشتهباشند تا از دامان مادر و دبستان و دوره راهنمایی (اریانتاسیون) که من به آن هنوز زیاد معتقد هستم، راه و استعداد خودشان را پیداکنند تا به مراحل عالی آموزشی برسند و بتوانند برای مملکت افراد مفیدی بار بیایند.
من به دولت دستورمیدهم که درمورد مسئله تغذیه به وزارتخانههای مربوطه تعالیم لازم را بدهد و همچنین خانوادهها را ارشاد کند و سمینارهای مختلف، یا به وسیله دولت و یا از طریق تشکیلات دیگر از قبیل سازمانهای تعاونی و بیمههای خصوصی و یا انجمنهای شهر تشکیل بشود و این کار را بکنند. از متخصصین و مروجین و کسانی که خدمات اجتماعی میکنند صحبت نمیکنم، زیرا صحبت روی مسئله انقلاب آموزشی است، بعد موضوع آموزش و پرورش است که مسئولیت کودکستانها و دبستانها و دبیرستانها را دارد، پس از آن موضوع مسئولیت دانشگاهها است.
در زمینه اخیر در مرحله اول مسئولیت مستقیم متوجه خود دانشگاهها است و در مرحله دوم مسئولیت با وزارت علوم است که باید بین آنها هماهنگی به وجودآورد و برنامهریزی آموزشی را در سطح مملکتی انجام دهد و این برنامهریزی نیز باید هم روی احتیاجات مملکتی باشد و هم روی شناختن حقایق.
اگر بخواهیم تمام دانشگاههای کشور یک نوع و یک جور باشند، فکرنمیکنم این کار انجامپذیر باشد، برای اینکه در هیچ نقطه دیگر دنیا هم نمیبینید که دانشگاهها همه یک نوع و در یک سطح باشند. البته امیدوارم که همه دانشگاههای ما سطحشان در حدی قرارگیرد که برای ما قابل قبول باشد، ولی اینکه همه یک نوع باشند، این امر نمیشود. آنچه بیشتر مورد توجه است این است که یک دانشگاه از وسایل کار لازم و امکانات کافی برخوردار باشد و سطح آموزشی آن هیچگاه از میزان معینی پایینتر نیاید.
مطلب دیگر این است که از مدتها پیش فکرمیکردم یکی از کارهای انقلاب آموزشی، تزریق خون جدید بر پیکر آموزش و پرورش مملکت است و همینطور هم هست. ولی در عمل وضعی ایجادشد که قابل دوام نیست و آن این است که کسانی که خودشان آمادهاند در مملکتشان خدمت کنند و اغلب شما از همان گروه هستید با حقوقهای بهالنسبه معمولی و متعارف استخدامشدهاید، ولی کسانی را که رفتهاید و به اصرار از خارج آوردهاید، آنها با حقوقهای گزافتری مشغول کار شدهاند، و مسلماً چارهای هم نیست، اما بالاخره یک روز باید این وضع درست شود.
یکی دیگر مسئله زیادبودن و تورم کادر اداری است که به اصطلاح منجر به قرطاسبازی میشود، ولی اگر بشود کارمندان زاید را پخش کرد، سازمانهایی که کارمند کم دارند، میتوانند از آنها استفادهکنند. به علاوه بودجهای را که صرفهجویی میشود میتوان به مصارف دیگری رساند.
در سال ۱۳۴۶ و ۱۳۴۷ بر بودجه دانشگاههای ایران حدود چهل درصد اضافه شدهاست. البته هر مملکتی گنجایشی دارد، ولی اگر تشکیلات اداری به قول معروف الکترولیزه و مکانیزه بشود، هم در تعداد اشخاص صرفهجویی میشود و هم اینکه ماشین دیگر تنبل نیست و کارمیکند، و حال آنکه افراد ممکن است چند دقیقهای کارکنند و بعد بروند. برای نمونه در اغلب بیمارستانهای کشور که گزارش آن را به ما دادهاند، کارکنانشان میآیند سری میزنند و فوراً میروند. البته نه همه بیمارستانها، بلکه طبق گزارشهایی که به ما رسیده، در میان کارمندان ده بیمارستان پنج نفر آنها بد بودهاند، دو نفرشان متوسط و سه تن خوب بودهاند. اما در سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی و شیر و خورشید سرخ همه افراد خوب بودهاند. البته این یک جمله معترضه است. مقصود این است که تعداد کارمند در بسیاری از دستگاهها زاید است و برای اینکه در تهران بمانند هزاران بهانه و دلیل پیدامیکنند. اگر به همین مسئله هم رسیدگی بشود میبینید که عذر هشتاد درصد آنها موجه نیست.
البته منتظر گزارشهایی هستم که خود شما راجع به نواقص اداری خود بدهید. بعد هم میخواهم در اینجا بر اساس اصول انقلاب آموزشی که در رامسر صحبت کردیم، مسایلی از قبیل ایجاد «دیالوگ» بین استاد و دانشجو و ایجاد این حس که دانشجو در دانشگاه خودش بر اموری که مربوط به اوست، مسئولیت مستقیم داشتهباشد، مورد توجه قرارگیرد.
سیاست کلی مملکت این است که تمام افراد کشور به نحوی خود را در امور کشور شریک و مسئول بدانند. شریک به تنهایی کافی نیست، بلکه باید دارای حس مسئولیت باشند تا شور و علاقه لازم برای انجام وظایف در آنان ایجادشود. بعد هم باید ببینیم که ما از آخرین روشها و اسلوبهای علمی و آموزشی چقدر اطلاع داریم. اگر اطلاعی داریم تا چه حدِ آن در مملکت عملی شده و تا چه حد دیگر قابل عمل است، به علاوه این اصول تربیتی که در مملکت ما عمل میشود تا چه حد فایده خواهدداشت.
در مملکت ما از لحاظ فنی و کشاورزی باید در سالهای آینده تلاشهای فوقالعادهای صورت گیرد. شاید اصول تربیتی هم روی همین رشتههای کشاورزی و فنی باید انجام بشود و پیش برود. این اصول تربیتی نه فقط در سطح بالا، بلکه در سطوح کارگر متخصص و فنی و افراد متوسط و پایین هم باید عملی گردد. از طرف دیگر در محیط دانشگاهی نیز از وسایل جدید تحصیلی ممکن است استفادهکرد و تسهیلات فوقالعادهای فراهم ساخت.
اگر استاد به اندازه کافی نداشتهباشیم به وسیله تلویزیونهای مداربسته و غیره، تعداد بیشتری میتوانند شبانه تحصیل کنند و دورههای شبانهمان را میتوانیم خیلی بیشتر توسعه بدهیم و اداره کنیم و به این ترتیب تعداد دانشجویانی که پشت در دانشگاهها معطل ماندهاند، به حداقل میرسند.
برای ایجاد دانشگاههای جدید شاید ما به قدر کافی استاد و کادر علمی لازم نداشتهباشیم، ولی از همانهایی که داریم باید حداکثر استفاده را بکنیم و کسانی که با طرز آموزش جدید و تلویزیونهای مداربسته میتوانند درس بگیرند، میبینند که استاد همان استاد است و صدای او را هم میشنوند و کتاب هم میخوانند و زندهبودن محیط درس را نیز حفظ میکنند. این امر خیلی مهم است و حتی آنها از سؤال و جواب سایرین هم استفاده میکنند، ولی همه اینها در کتاب به تنهایی فراهم نیست.
خوشبختانه مملکت ما دارای وضع و امکانات مساعدی است که میبینید. جریانات ناهنجار و نگرانکنندهای که در سایر جاها هست، اصلاً در این مملکت وجودندارد. از این موقعیت باید استفاده کرد.
همانطور که همیشه گفتهام، خود ما باید همواره چند قدم پیشاپیش حوادث راهبپیماییم. منظور این است که در همه امور از سستیها جلوگیری کنیم. از لحاظ علمی و فلسفی نیز باید غذای کافی داشت تا فکر سالم باشد، زیرا فکر سالم در بدن سالم است.
ما باید وسایل آموزشی کافی تهیه کنیم و حس مسئولیت که برای پیشرفت کارها لازم است، در افراد به وجودآوریم.
این فعلاً مختصری است از نظریات کلی من. منتظر گزارشهای شما هستم، که آنها را بشنوم و در آخرین جلسه که پسفردا تشکیل میشود، باز هم اگر نظری باشد، بدان توجه خواهیمکرد.
بیانات شاهنشاه در آخرین جلسه دومین کنفرانس ارزشیابی انقلاب آموزشی (۱۸ اردیبهشت ۱۳۴۸)
در کنفرانسی که در این سه روز درباره ارزشیابی انقلاب آموزشی تشکیل شد، البته به نتایجی رسیدیم و این قبیل کنفرانسها را در آینده نیز تشکیل خواهیم داد.
همانطور که گفتم، هیأت بازرسی مثل بازرسیهای دیگر باید تشکیل شود تا نتایج اقدامات انجامشده را مرتباً گزارش دهد و در پیشرفت منشور رامسر و برنامههای مصوبه و پیگیری تصمیمات این کنفرانس، تحقیق کند. به خصوص ضوابطی را برقرارسازد که بر اساس آن بتوان در آینده میزان دقیق کارهای انجامشده را ارزیابی کرد و همانطور که در قسمتهای کشوری و لشگری دیگر دستوردادهام، بر اساس آن ضوابط به مؤسسات آموزش عالی نیز نمره بدهند.
در آینده خواهیددید که اگر این ارزیابی بر اساس نمرات دقیق انجام گیرد، طوری تأثیر خواهدکرد که خودتان نتایج آن را خواهیددید، به خصوص از آن جهت که نتایج این بازرسیها سری نمیماند و منتشر خواهدشد.
البته مشکلات شما را در زمینههای مختلف از جمله در امور مالی میدانم و قبول دارم که شما احتیاج به بودجههای بیشتر دارید، و از این رو دولت باید تا جایی که میتواند و در حدود امکانات خود، باز هم بیشتر به دانشگاهها کمک کند. ولی دانشگاهها هم باید تا آنجا که میشود مراعات محدودیتهای مالی را بکنند و به خصوص از خرجهای بیهوده جلوگیری نمایند، به انقلاب اداری در قسمت آموزشی و جلوگیری از تورم کارمندان زاید توجه خاصی کنند و با در نظر گرفتن اصولی که در اینجا ذکرکردم، اصلاحات لازم را انجام دهند و از وسایل و امکانات خود حداکثر استفاده را بنمایند.
ضمناً وضع هیأتهای امنا را هم روشنترمیکنیم. کمیته سهگانه نظارت و هماهنگی باید حتی بیشتر از سابق به این کارها رسیدگی کند. وزارت علوم تکالیف و وظایفی دارد که باید به نحو احسن انجام دهد و درمورد دانشگاههای دولتی بدون مداخله مستقیم و روزانه در کار آنها، فعالیتهایشان را هماهنگ سازد و بر اساس احتیاجات مملکت و استفاده از وسایل مشترک به نفع عموم توجه خاص مبذول دارد.
این امر به خصوص درمورد مؤسسات آموزشی تهران که بسیاری از وسایل در آنجا متمرکزشده، صدق میکند. همچنین وزارت علوم باید در موضوع کار تماموقت، و مقدار ساعات درسی که یک استاد در روز میدهد، و استفاده از وسایل سمعی و بصری و تلویزیون و فیلم و غیره و هر چیز جدیدی که در این زمینه میشود، مطالعات و اقدامات لازم را انجام دهد.
ضمناً باید تا آنجا که میتوانید درباره تربیت معلم اقدام کنید، زیرا با این آهنگی که مملکت ما پیش میرود، با توجه به احتیاج روزافزون ما به متخصصان نخبه، باید معلم و استاد خوب تربیت کنیم. همانطور که در جای دیگر گفتم، به تربیت معلم در سطوح پایین نیز خیلی اهمیت میدهیم، زیرا نقش یک آموزگار دبستانی در پرورش روح و مغز کودکان اهمیت بسیار دارد. حتی ممکن است در سطح بالا و با ترویج وسایل سمعی و بصری و احیاناً استفاده از سخنرانیهایی که حتی به وسیله استادان خارجی تهیه میشود و به فارسی ترجمه میکنند، کارهایی انجام داد. اما این امر درمورد کودکان بدان شکل صدق نمیکند. برای شاگرد کوچک شش ساله، هیچ چیز جای شخصیت معلم، طرز رفتار و برخورد او و انسانیتی را که باید به کودک منتقل کند، نمیگیرد و کار چنین مربی را هیچ وسیله سمعی و بصری نمیتواند انجامدهد.
مطالب دیگر زیاد است که باید از طرف دولت و دانشگاهیان رسیدگی شود. به هر حال لازم است به کلیه این مسایل توجه کنید و تا آخر تابستان کارهای اساسی را انجام بدهید که بتوانیم سال آینده را با وضع بهتری شروع کنیم.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.