موضوع تمبر
جشن هنر شیراز
سازمان جشن هنر شیراز در سال ۱۳۴۶ به ریاست فرح پهلوی با ۳۳ نفر عضو هیئت امناء و پنج عضو هیئت مدیره و کمیتههای تئاتر، موسیقی، سینما و نمایشگاهها و دفاتر پروژههای فنی، مالی، و پذیرایی و روابط عمومی آغاز به کار کرد.[۳] وظیفههای این سازمان به شرح زیر بودند:
- تهیه و تدارک برنامههای فستیوال نمایشی و موسیقی جشن هنر شیراز
- انجام سایر فعالیتهای هنری برای عرصه کردن هنر در جنب جشن هنر شیراز
- برقراری پیوندها و همکاری با سازمانهای جهانی هنری و تبادل برنامههای هنری برای جشن هنر شیراز
سازمان جشن هنر شیراز در درازای فعالیت خود بیش از بیست کتاب در زمینههای تئاتر، موسیقی و سینما در ایران و جهان به چاپ رسانید.
جشن هنر شیراز هر سال در شهریورماه در شیراز تخت جمشید برپا میشد. اما در سال ۱۳۵۶ یازدهمین دوره آن در ۲۶ مرداد همزمان با نخستین روز ماه رمضان گشایش یافت.[۴] از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۶ در مجموع یازده دوره جشن هنر برگزار شد. سازمان جشن هنر برای گسترش هنر و بزرگداشت هنرهای اصیل ملی و به منظور بالا بردن سطح هنر در ایران و بزرگداشت هنر هنرمندان ایران و شناساندن هنر و هنرمندان خارجی در ایران بنیان شد.[۵] در طی دوران برگزاری این جشنواره، هنرمندان بسیاری از نقاط گوناگون جهان به اجرای آثار خود در زمینههای مختلف هنری پرداختند، و فرصتی استثنایی و یکتا (تا آن هنگام) در تاریخ ایران و جهان به دست آمد تا هنرمندان سراسر جهان در یک مکان به تبادل فرهنگی بپردازند.[۶]
مسولیت سازمان بر عهده یک گروه به ریاست فرخ غفاری بود. فرخ غفاری، که پس از چندی مدیر فستیوال شیراز شد، پیشگامانی را به جستجوی هنرمندان به دورافتاده نقاط ایران فرستاد و نقالان، گروههای موسیقی و دستههای کوچک خیمهشب بازی را پیدا کرد. هم چنین برای گزینش هنرمندان خارجی اعضای کمیته از جمله فرخ غفاری و بیژن صفاری رهسپار اروپا شدند و با شرکت در فستیوالهای اروپایی با کار هنرمندان بزرگی آشنا شدند و آنها را به فستیوال شیراز دعوت کردند.
هدف از برگزاری جشن هنر شیراز، بزرگداشت و آشناسازی به هنرهای اصیل و معاصر ایرانی به مردم ایران و جهان بود. جشن هنر چون پلی میان هنر شرق و غرب پیوند ایجاد میکرد و میعادگاهی برای برخورد هنرهای نمایشی و سنتی و معاصر بود. از آنجا که پدیدههای نوین اندک اندک شناخت هنر اصیل را برای مردم دشوار میساخت تنها چنین جشنوارهای میتوانست در بازشناساندن هنر سنتی و اصیل ایران گامهای سودمندی بردارد. هدف دیگر کوشش برای شناخت هنر نوین در زمینههای گوناگون بود و این که پژوهش در گوشههای هنر ایرانی انجام شود. جشن هنر شیراز در جستجوی راهی بود برای پیوند هنر شرق و غرب و جایی مناسب برای نمایش آخرین و نوینترین کارهای هنری هنرمندان بزرگ جهان.[۷] با اینکه مایه اصلی جشن هنر شیراز موسیقی نبود، برنامههای موسیقی بخش بزرگی از برنامههای جشن بود زیرا موسیقی یک زبان جهانی است. این کوشش برای ایرانیها رد پای ژرفی بر جای گذاشت. در برنامههای جشن هنر در حافظیه هنرمندان با ارزش در موسیقی سنتی ایران چون استاد تهرانی و استاد عبادی به دنیای موسیقی ایران و جهان شناسانده شدند. استادان بزرگی چون موریس بژار مردی که میتوانست آنچه را که اراده کرده با کرشمههای باله و سه تار جلال ذوالفنون بیان کند در طرح و اجرای زیباترین کار هنری خود از اشعار سعدی الهام گرفت و در باله گلستان از توانایی و برد موسیقی ایرانی بهره گرفت و باله ارزندهای را به وجود آورد.
نخستین جشن هنر در روز دوشنبه ۲۰ شهریور ۱۳۴۶ را فرح پهلوی گشود. این جشن ده روز به درازا کشید. برنامههای جشن هنر در این سال موسیقی سنتی ایرانی و موسیقی کشورهای مشرق زمین، نمایش کهن ایران و موسیقی کلاسیک غربی بود.
پریسا اشعار ایرانی را به آواز خواند و به موسیقی ملی جلوه بخشید.
از میان گروهها و هنرمندانی که در نخستین جشن هنر بودند میتوان از یهودی منوهین همراه با ارکستر مجلسی تلویزیون ملی ایران، استاد ولایت خان[۸] نوازنده پر آوازه سی تار از کشور هند، ارکستر دومن موزیکال[۹] فرانسه به رهبری ژیلبر آمی[۱۰] و استادان موسیقی ایران و نمایش کهن ایران نام برد.
دومین جشن هنر شیراز در شهریور ۱۳۴۷ به سبب زلزله جنوب خراسان بدون تشریفات و یک روز دیرتر گشوده شد. برای شرکت در این فستیوال از همه سوی جهان هنرمندان و منتقدانی فراخوانده شدند تا از زاویه و فرمهای گوناگون، موسیقی و هنرهای نمایشی سرزمینهای خود را به نمایش و بررسی به گزارند.
یانیس گزناکیس ارکستر مجلسی تولوز به رهبری اوریا کمب، سولیستهای کر رادیو تلویزیون فرانسه[۱۱] به رهبری مارسل کورو، کریستیان فراس و پیر باریزه، ارکستر مجلسی تلویزیون ملی ایران، استاد بسم الله خان نوازنده نامی شهنای از هند، کاتاکالی توسط گروه کالا ماندالام، آرتور روبین اشتاین و استادان موسیقی ایران در دومین جشن هنر هنرآوری کردند. در این جشن هنر دو تئاتر ایرانی به نامهای پژوهشی ژرف و سترگ و نو در سنگوارههای دوره بیست و پنجم زمینشناسی کار عباس نعلبندیان و شهر قصه کار بیژن مفید به نمایش گذاشته شد.
۱۳۴۸ سال سوم جشن هنر شیراز سال پیام صوتها بود. در این جشن روش جشن هنر برای ایجاد پیوند با جهان هنر، بیش از پیش بر پایه صوت و آوا بود. سوژه جشن سازهای ضربی جهان بود. در این برنامه سازهایی چون تنبک، مردنگان (ساز هندی)، و گملان (ساز از بالی) و طبل رواندایی و بسیاری سازهای دیگر نواخته شدند.
ارکستر ناسیونال فرانسه به رهبری آهنگ ساز ایتالیایی برنو مادرنا،[۱۲] ایون لوریو،[۱۳] ماکس روچ، مارتا آرگریش، گروه ملوس از لندن، کاترین کولار، گروه سازهای ضربی استراسبورگ با نخستین اجرای جهانی پرسفاسا[۱۴] کار یانیس گزناکیس و استادان موسیقی ایران از جمله گروهها و هنر مندانی بودند که در سومین جشن هنر شرکت داشتند. هم چنین گروه گاملان[۱۵] از بالی با سازهای خود غوغایی بر پا کردند.
در سال چهارم ۱۳۴۹، جشن هنر شیراز به نمایش بیش از پیش تکیه کرد. چهارمین جشن هنر با نمایش ویس و رامین بر پایه آیین و سنت ایرانی و باز سازیهای آنها بر اساس منظومه عاشقانه یی به همین نام اثر فخرالدین اسعد گرگانی آغاز شد.
یرژی گروتوفسکی، ویکتور گارسیا با گروه آمریکایی نان و عروسک نمایش خود را در کنار قلعه شیراز اجرا کردند.
کوارتت جولیارد، باله ملی سنگال، راوی شانکار نوازنده پر آوازه سیتار از کشور هند، نمایش کهن ایرانی و ارکستر مجلسی تلویزیون ملی ایران به رهبری فرهاد مشکوة و دیگر استادان موسیقی ایرانی از جمله گروهها و هنرمندانی بودند که در چهارمین جشن هنر شیراز شرکت جستند.
سال ۱۳۵۰ سال برداشت از تجربهها بود و جشن هنر با نگاهی بر گذشته گزیدهای از تمهای پیشین را یک جا گرد آورد. در این جشن کوشش شد که جای نمایش از فرم کلاسیک آن بیرون آورده شود. تخت جمشید، نقش رستم، آرامگاه حافظ، گنبد عضد، خانههای قدیمی، کاروان سراها، و قهوهخانههای شیراز محل اجرای کنسرتها و نمایشها شد. یانیس گزناکیس با نخستین اجرای جهانی “پرسفاسا” غوغا به پا کرد.[۱۶]
موریس بژار دو باله را برای جشن هنر طراحی کرد یکی باله “گلستان” بر اساس گلستان سعدی و دیگری “فرح” تقدیم به شهبانوی ایران برای قدردانی از ایشان. کار گلستان موریس بژار از موسیقی سنتی بلوچستان الهام گرفته شده بود. این باله با صدای رضوی خواننده ایرانی که به همراهی سه تار جلال ذوالفنون چکامههایی (شعرها) از مولانا میخواند به پایان رسید.
آندره گریگوری و گروه منهتان پراجکت از آمریکا با اجرای آلیس در سرزمین عجایب، در یک میوه فروشی شهر شیراز را هیجان زده کرد. پیتر بروک با نخستین اجرای جهانی اورگاست نوشته تد هیوز، ارکستر مجلسی مسکو به رهبری رودلف بارشای بر روی سن رفتند.
ارکستر فیلارمونیک کراکوی به رهبری یرژی کاتلویچ، نمایش کهن ایران، ارکستر رزیدانس لاهه، برنو مادرنا آهنگ ساز ایتالیایی با نخستین اجرای جهانی تراوش نور، کاتی بربریان، گراند ماژیک سیرکوس[۱۷] با اجرای زارتان برادر تارزان به کارگردانی ژروم ساواری،[۱۸] جو چایکین و گروه اوین تئاتر و استادان موسیقی ایران هنر آوران پنجمین جشن هنر بودند. بیژن مفید با نمایش ماه و پلنگ جشن هنر شیراز را در تحسین فرو برد.
در جشن هنر ششم که در سال ۱۳۵۱ برگزار شد، روزها و شبها یکسان از بامدادی به بامداد دیگر میپیوست. کارل هاینس اشتوک هاوزن به همراهی گروه جنتل فایر، گروه اینترمادولیشن و گروه آواز کلن کارهایی چون مانترا، و دیگر قطعاتی با پیانو اجرا کردند. میکروفونی یک، اشپیرال، تله موزیک کنتاکت، اشپکترن، اشتیمونگ، گزانگ در یونگ، لینکه زوکلوس ، کمونیکاسیون، گروپن و کاره … نیز با پیانو نواخته شد.
کنسرت پایانی اشتوک هاوزن در هوای آزاد اجرا شد و بیش از هشت هزار نفر برای گوش دادن به اینتنسی تت اشترن کلانک، به کنسرت هجوم آوردند استقبالی که او هیچگاه در کنسرتهایش ندید.
دیگر هنرمندان و گروههایی که در ششمین جشن هنر شرکت داشتند گروه کاتاکالی از هندوستان با اجرای رستم و سهراب، کروه کارگاه نمایش به کارگردانی آربی آوانسیان با اجرای ناگهان کار عباس نعلبندیان، گروه باله مرس کانینگهام با نخستین اجرای جهانی رویداد تخت جمشید، جان کیج، دیوید تودور، گوردون موما،[۱۹] شانتا رائو و استادان موسیقی ایرانی.
نهمین جشن هنر در سال ۱۳۵۴ برگزار شد. در این سال گروه تئاتر ” نو ” در این فستیوال شرکت کرد. این یک رویداد فرهنگی بود زیرا تا بدان روز تئاتر نو در خارج از ژاپن برنامهای اجرا نکرده بود.
در دهمین جشن هنر شیراز، که در سال ۱۳۵۵ برگزار شد تعزیه یه عنوان نمایش سنتی دوباره زنده شد. در این جشن نمایشگاهی از وسایل مورد استفاده در تعزیه در حسینیه قوام شیراز بر پا شد که در آن نمایشگاهی نیز به عکسهای مربوط به تعزیه و نور و صدا برای شناخت تعزیه به تماشا گزارده شد. حسینیه قوام در خیابان لطفعلی خان، گود عربها، نوسازی و بازسازی شده بود.[۲۰]
دو گروه از شیراز و سپاهان با رقابت زیادی بین تکیه داران دو شهر، در ترتیب داد وسایل قدیمی تر و بهتر در نمایشگاه جای ویژهای داشتند.
یازدهمین و آخرین جشن هنر در سال ۱۳۵۶ با تکیه بر تئاتر برگزار شد. نمایشنامه “پیگ چایلد فایر ” را گروه “سکوات چایلد” از مجارستان بر روی صحنه آورد که داستان هرودیاس است که برای از میان برداشتن عیسی مسیح فرمان میدهد تمام نوزادان را در قلمروش بکشند. این نمایش در یک نمایشگاه اتومبیل اجرا شد.
درازترین نمایش تئاتر جهان به نام کوهستان کا با اجرای رابرت ویلسون کارگردان و نویسنده تئاتر تجربی آمریکایی در شیراز انجام شد و در آن نمایش بدون وقفه ۱۶۴ ساعت (هفت شبانه روز) به درازا کشید. بیش از ۴۷ بازیگر هفت روز پی در پی در صحنه بازی کردند. صحنه نمایش سیار بود و از پشت محلهای به نام باغ تکیه هفت تنان در دامنه کوه چهل مقام آغاز میشد و بالا و بالا میرفت. در شیب این کوه سن تئاتر ساخته شده بود و نیز جایگاهی برای سیصد و پنجاه تن تماشاچی، مردم در ساعتهای گوناگون شبانه روز میتوانستند تماشاچی نمایشها باشند.
به دلیل بازکردن فضای ارتباط میان هنرمندان ایرانی و جهانی، جشنواره شیراز باعث رشد جریان آوانگارد در هنر معاصر ایران شد. بازگشت به ریشههای تمدنی کهن (تخت جمشید)، در محیط فکری نوگرا، جامعه هنری ایران را با چهرهای جدید از هنر مدرن آشنا کرد. برخورد با تجربههای نوین، دَمی تازه در فضای هنری ایران بود که به باور برگزارکنندگان جشنواره، برای پیشبرد و تغییر فضای هنری کشور با اهمیت بهشمار میرفت. به گفته فرح پهلوی، هدف جشنواره گسترش پارامترهای نگری، تجربی، و نوشتاری بود.[۲۱]
در عین حال، جشنواره محیط مناسبی برای طبقه متوسط و پایین کشور بود تا با هنر نوین و بینالمللی آشنا شود؛ رضا عبدو، سوسن دیهیم، شهره آغداشلو، و آتیلا پسیانی معدود نامهایی از جمله خیل بیشمار تأثیر پذیرفته از این جشنواره هستند. در طول جشنواره، هنرمندان عرصه تئاتر، آثار متفاوتی در تاریخ تئاتر ایران پدیدآوردند و شخصیتهای هنری چندی، همچون پرویز صیاد، عباس نعلبندیان، عزتالله انتظامی، بهرام بیضایی، و علی نصیریان به ارائه آفرینشهای خود پرداختند. جشنواره فضای مناسبی برای آشکار ساختن استعدادهای فیلمسازان و بازیگران نوگرای ایرانی، همچون پرویز کیمیاوی، ناصر تقوی، فریدون رهنما، داریوش مهرجویی، و آربی اوانسیان بود. برخورد این فیلمسازان با کسانی چون یاسوجیرو ازو، اینگمار برگمان، لوئی برونوئل، ساتیاجیت رای، و دیگران، آغازگر معرفی سینمای ایران به جامعه جهانی بود.[۲۲]
-
شهبانو فرح پهلوی در حال گفتگو با فرزانه تأییدی، علی نصیریان، عزتالله انتظامی و مهین شهابی
-
پریسا در نخستین برنامه جشن هنر شیراز
-
رام نارایان در جشن هنر ۱۹۷۰
-
جلال ذوالفنون در حال نواختن سه تار در جشن هنر شیراز در حافظیه
-
راوی شانکار در جشن هنر شیراز
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.