موضوع تمبر
چهاردهمین سالروز ازدواج شاه و فرح دیبا
فرح دیبا پیش از ازدواج در ایران تحصیل کرد و برای ادامه تحصیل در رشته معماری به کشور فرانسه رفت و در کنار تحصیل به زبانهای انگلیسی و فرانسوی تسلط پیدا کرد. در میانه دوران تحصیل، فرح به وسیله اردشیر زاهدی و شهناز پهلوی به محمدرضا پهلوی معرفی شد و این آشنایی سرانجام به ازدواج آن دو در ۳۰ آبان ۱۳۳۸ انجامید. پس از تاجگذاری، فرح پهلوی نایبالسلطنه و شهبانوی ایران شد.فرح پهلوی (زادهٔ ۲۲ مهر ۱۳۱۷) همسر محمدرضا شاه است که از ۲۹ آذر ۱۳۳۸ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ آخرین شهبانوی ایران بود.[۳][۴][۵] وی تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷ با عنوان سلطنتی «عُلیاحضرت شهبانو» خطاب میشد. فرح در دوران ملکه بودنش بانی آثار و امکانات ارزشمند متعددی برای ایران شد.
در چهارچوب مسئولیتهای وی بهعنوان شهبانوی ایران، دفتر مخصوص وی دارای چهار بخش آموزش و پرورش، بخش بهداشت و درمان، بخش رفاه اجتماعی و بخش فرهنگ و هنر بود. دفتر فرح پهلوی در زمینهٔ آموزش و بهداشت کودکان بی سرپرست و کودکان ایران فعال بود. این دفتر جمعیت کمک به جذامیان و بهکده راجی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، موزه فرش ایران و موزه هنرهای معاصر تهران را پایهگذاری کرد. فرح پهلوی سعی داشت با سفرهای مکرر به شهرهای مختلف ایران نزدیکی بیشتری با عموم مردم داشته باشد.[۶]
کمی پیش از انقلاب ۱۳۵۷، فرح پهلوی ایران را به همراه همسرش محمدرضا پهلوی ترک کرد و پس از اقامت در چندین کشور، تا درگذشت همسرش در مصر، در کنار او بود. وی اکنون در آمریکا و فرانسه زندگی میکند.
فرح و محمدرضا پهلوی دارای ۴ فرزند به نامهای رضا پهلوی، فرحناز، علیرضا و لیلا شدند.
فرح پهلوی | |||||
---|---|---|---|---|---|
شهبانوی ایران | |||||
تصدی | ۲۹ اسفند ۱۳۳۹[۱] – ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ | ||||
تاجگذاری | ۴ آبان ۱۳۴۶ | ||||
پیشین | ایجاد مقام | ||||
ملکهٔ ایران | |||||
تصدی | ۲۹ آذر ۱۳۳۸ – ۲۹ اسفند ۱۳۳۹ | ||||
پیشین | ثریا اسفندیاری | ||||
زاده | ۲۲ مهر ۱۳۱۷ خورشیدی | ||||
همسر(ان) | محمدرضا پهلوی | ||||
فرزند(ان) | رضا پهلوی | ||||
|
|||||
خاندان | دودمان پهلوی | ||||
پدر | سهراب دیبا | ||||
مادر | فریده قطبی | ||||
امضاء |
نوجوانی و تحصیلات
فرح دیبا تنها فرزند فریده قطبی و سهراب دیبا بود. فریده قطبی مادر فرح دیبا اهل لاهیجان در گیلان بود و از تبار صوفی و دانشمند علوم دینی، قطبالدین شریف لاهیجی بود. پدربزرگ پدری وی سفیر ایران در هلند بود.
پدر فرح دیبا سهراب دیبا، فرزند مهدیخان آذری (شعاع الدوله) – برادرزاده علاءالملک – و ماهتاج منورالسلطنه دختر میرزا محمود علاءالملک طباطبایی دیبا (از رجال متنفذ عصر قاجار)،[۷] از خانوادههای سرشناس آذربایجان بود.[۸] سهراب دیبا اهل تبریز و از محله ششگلان آن شهر بود. وی در دانشکده افسری سن پترزبورگ به تحصیل پرداخت. پس از انقلاب اکتبر به فرانسه رفت و در آنجا دیپلم متوسطه خود را گرفت و تحصیلات عالیه خود را در رشته حقوق آغاز کرد. سپس به مدرسه نظامی سن سیر[۹] رفت و پس از به پایان رساندن تحصیلاتش به ایران بازگشت و در ارتش نوین ایران استخدام شد. سهراب دیبا در سال ۱۳۲۶ به سبب بیماری سرطان درگذشت.
پدر فرح نخست او را هنگامی که شش سال داشت در «مدرسه ایتالیایی خواهران روحانی»[۱۰] نامنویسی کرد. فرح دیبا در ده سالگی به مدرسه ژاندارک تهران رفت و به عنوان کاپیتان تیم بسکتبال برگزیده شد و سه بار تیم بسکتبال ژاندارک به کاپیتانی فرح دیبا قهرمان تهران شد. در سال ۱۳۳۳ فرح دیبا قهرمان پرش ارتفاع و پرش طول و دو میدانی تهران شد. وی در مدرسه ژاندارک به گروه پیشاهنگان پیوست و پس از چندی سرپرست گروه پیشاهنگی شد و در سال ۱۳۳۵/۱۹۵۶ م نخستین سفر خارج از کشور خود را با دیگر پیشاهنگان به کشور فرانسه داشت.
فرح دیبا سه سال آخر دبیرستان را در دبیرستان فرانسوی رازی گذراند و دیپلم خود را در سال ۱۳۳۶ از این دبیرستان گرفت.[۸] وی در امتحانات دیپلم دبیرستان شاگرد اول شد و از مدرسه اختصاصی معماری[۱۱] پاریس پذیرش گرفت. وی کوشش کرد که از بورس تحصیلی استفاده کند ولی موفق به گرفتن آن نشد.[۱۲]
دوران دانشجویی
فرح در فرانسه با چهار دوست نو به نامهای لیلی امیرارجمند، کریم پاشا بهادری، فریدون جوادی و بژورن مایرولد آشنا شد.[۱۳] دوست نزدیک فرح به نام لیلی امیرارجمند که تأثیر بسیاری بر روی افکار فرح داشت، تمایلات کُمونیستی داشت. به گفتهٔ احسان طبری از رهبران حزب توده، فرح در دوران دانشجوییاش در تظاهرات حزب توده که در پاریس برگزار میشد، شرکت میکرد.[۱۴]
در سال ۱۳۳۸ پادشاه وقت ایران، محمدرضا پهلوی که برای دیدار رسمی و گفتگو با ژنرال دوگل به کشور فرانسه رفته بود در یک مهمانی که در سفارت ایران در پاریس ترتیب داده شده بود با دانشجویان ایرانی مقیم فرانسه دیدار کرد. فرح یکی از این دانشجویان بود و مکالمهٔ کوتاهی با شاه ایران داشت.[۱۵]
ازدواج و خانواده
برخی پژوهشگران ماجرای ازدواج فرح دیبا با پادشاه ایران را به داستان مشهور سیندرلا تشبیه کردهاند که در آن دختری رنجدیده با آرزوهای بزرگ رویاهایش به حقیقت میپیوندد و به یکباره شهبانوی کشور میشود. اردشیر زاهدی نقش وزیر اعظم داستان را ایفا میکند.[۱۶]
آشنایی و ازدواج با شاه ایران
سرانجام فرح دیبا در منزل شهناز پهلوی در حصارک با محمدرضا پهلوی دیدار مینماید و وی را تحت تأثیر قرار میدهد و یک هفته پس از آن شاه ایران به فرح پیشنهاد ازدواج میدهد. نامزدی محمدرضا پهلوی و فرح پهلوی در ۳۰ آبان ۱۳۳۸ بود. امام جمعهٔ تهران، سید حسن امامی، خطبهٔ عقد آنها را خواند.[۱۷] ده ماه پس از ازدواج نخستین فرزند آنها به دنیا آمد که نامش را رضا نهادند. ثمرهٔ این ازدواج سه فرزند دیگر بود؛ فرحناز در ۲۲ اسفند ۱۳۴۲ در کاخ سعدآباد، علیرضا در ۸ اردیبهشت ۱۳۴۵ و لیلا ۷ فروردین ۱۳۴۹ زاده شدند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.